دختری از دیار عشق
قشنگ و زیبا
شیرین زبان
مثل کودکان
عاشقی را می فهمد
دلش دریا
قلبش آسمان
روحش سبز
مثل درختان جوان
زیبا و شاداب
پاره ای وقت
از روی جوانی
خشمگین ، غمگین
امّا
همچنان آبیست
زلال و پاک
دلنشین و شفاف
سکوتش پاره ای وقت
از سر دلتنگی است
امّا
آسمان هم گاهی میگرید
دریا هم گاهی می خروشد
با او
هرجا
هر لحظه ام
زیباست ...
می خوا مـِت